دیده بان حقوق حیوانات: هنوز هم وقتی آن روز «وحشتناک» را به خاطر میآورد، بغض میکند و کلماتش بریده بریده میشوند. حالا سه سال از آن روز گذشته، همان روزی که سگهای بی پناه شهر تبریز را در معدومگاه ملاقات کرد؛ سگهای گرسنه، رنجور و عاصی که در انتظار مرگ بودند.
میگوید: «آنها را از سراسر شهر جمع کرده بودند. حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ سگ بودند. خبری از بیهوشی و مرگ بدون درد نبود، با گلوله کار را تمام میکردند. بعضی از سگها را زنده زنده در آهک دفن میکردند.»
به اینجا که میرسد، نفس نفس میزند و میگوید: «دوست ندارم تصاویر آن روز را به خاطر بیاورم. مدت ها درگیر آن صحنههای وحشتناک بودم. چشمهای معصوم حیوانات را به یاد میآوردم و دچار پریشانی میشدم.»
به گزارش ایران وایر «ژیلا پورایرانی» و دوستانش از همان روزی که پا در معدومگاه میگذارند، عهد میبندند که هر کاری از دستشان برمیآید برای سگهای شهرشان انجام دهند؛ سگهایی که به جرم بی پناهی، به ضرب گلوله کشته میشدند. حالا تلاش ها به ثمر نشسته و آنها مسوولان استان آذربایجان شرقی را راضی کردهاند که سگ کشی را متوقف کنند.
همین یک هفته پیش مدیر کل امور شهری استان به خبرگزاری مهر از توقف سگ کشی خبر داد و گفت: «از این به بعد سگهای ولگرد با سلاح بیهوش و به مراکز نگهداری مردم نهاد سپرده میشوند.»
این خبر، حکایت سه سال تلاش و پیگیری بی وقفه ژیلا پورایرانی و همکارانش است:« شهرداری پروژه سگ کشی را به پیمانکاران سپرده بود. برای پیمانکاران صرف نمیکرد که داروی “کتامین” تهیه کنند و بعد از بیهوشی، حیوان را از بین ببرند. این بود که سراغ هر روشی میرفتند که حیوان را بکشند.»
آنها پس از دیدن معدومگاه، کفش آهنی به پا میکنند و راه میافتند؛ رییس سازمان محیط زیست و شهردار تبریز را میبینند و ماجرا را شرح میدهند. همان وقت پیشنهاد ایجاد یک مرکز برای نگهداری و عقیم سازی سگها و گربهها را مطرح میکنند اما هیچ نهادی حرف آن ها را جدی نمیگیرد. خودشان دست به کار میشوند: «از قبل هم سگها و گربههای زخمی و در سرما مانده را که پیدا میکردم با خود به خانه میبردم و بعد از درمان و رسیدگی، واگذارشان میکردم. اما بعد از این ماجرا، تصمیم گرفتیم خودمان مرکزی راه اندازی کنیم.»
اول از همه طلاها فروخته میشوند، سپس سراغ وام میروند و بعد هم با چند خیر صحبت میکنند؛ خیرهایی که تا به حال مخارج پناهگاه را تامین کردهاند: «یکی از خیرها زمین بزرگی در اختیارمان گذاشت که خودمان با کف سازی و دیوارکشی، آن را برای پناهگاه آماده کردیم و “پناهگاه حیوانات پردیس” راهاندازی شد.»
ادامه در ادامه مطلب